«از کربلای ۴ تجربه اندوختیم و خیلی درسها به ما داد. یکی اینکه پی بردیم که هر چقدر بدنسازی و آموزشهای آبی و خاکی را با بچهها کار کنیم، اثر مثبتی دارد ...» ادامه این خاطره از جانباز «حمزهعلی قربانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۶
همسر شهید
«تلاش کردم با گفتن جملاتی مانند تحمل دوریاش را ندارم و نمیتوانم بدون او دوام بیاورد، از رفتن به جبهه منصرفش کنم، اما نشد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «قدرت بابا» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۲۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۵
«بیسیمچی پایگاه که بچه تهران بود موج بیسیم را با موج رادیو هماهنگ کرده بود. وقتی که با بیسیم صحبت میکرد در رادیو پخش میشد ...» ادامه این خاطره از رزمنده دفاع مقدس «عباس مرادی» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
«روز بعد از تصرف ارتفاعات یعنی سیزده آبان 62 مصطفی در اثر اصابت گلوله به شکمش شهید شد و نهایتا عملیات والفجر 4 درحالی که بخش بزرگی از ارتفاعات کانی مانگا آزاد شده بود، پایان یافت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید دانشآموز «سید مصطفی حاجیمیری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۲۸۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
«خانوادهام مصمم بودند ما را از خانه پدری علی خارج کنند و دنبال راه و چاره، روز و شب نداشتند تا اینکه در همین ایام و بر اثر اتفاقی، مادرم بیمار شد و به بهانه اینکه فرزند بزرگ خانواده هستم و باید بروم بیمارستان و از مادرم مراقبت کنم، من و بچههایم به خانه پدر و مادرم بازگشتیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «علیکرم چگینی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۲۷۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
«دیدم در پارکینگ ساختمان که حاجآقا در آن سکونت داشت، باز شد و یک نفر دارد ماشین حاجآقا را هل میدهد و از پارکینگ خارج میکند.
من ابتدا فکر کردم سارق است سریع خودم را به کوچه رساندم ...» ادامه این خاطره را از سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» همزمان با سالروز این شهید بزرگوار در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۷۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «سیدابراهیم فرشبافیآذر بناب» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «اسمعیل عبهر صبح» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «رحیم حاجی اندریان» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «سیدابراهیم فرشبافی آذربناب» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «مهدی ابراهیمزاده جامبر» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «صابرعلی ندائی داغکند» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «محمدتقی اکبرنژاد درخشانی» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «محمدعلی اکبرنژاد درخشانی» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۲۶۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
قسمت نخست خاطرات شهید «محمود جهانشیر»
پدر شهید «محمود جهانشیر» نقل میکند: «در یک اتاق تاریک و در بسته به نماز میایستاد. میگفتم: سر نماز چه کار میکنی که باید توی یک اتاق در بسته باشی؟ گفت: به جز خوندن نماز و قرآن کاری نمیکنم، اما وقتی تنهام، خدا رو بیشتر احساس میکنم.»
کد خبر: ۵۸۲۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۵
قسمت دوم خاطرات شهید «علیاصغر ابراهیمیورکیانی»
همرزم شهید «علیاصغر ابراهیمیورکیانی» نقل میکند: «شب عروسیش بود. یک ورق کاغذ از جیبم درآوردم و روی آن نوشتم: فردا اعزام است. یکی از بچهها آن را به علیاصغر رساند. در جواب برایم نوشت: اگر فردا اعزام است، من هم حنظله هستم.»
کد خبر: ۵۸۲۵۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۵
قسمت اول خاطرات شهید «علیاصغر ابراهیمیورکیانی»
همسر شهید «علیاصغر ابراهیمیورکیانی» نقل میکند: «یکی از دوستان قزوینیاش به نام علی اسماعیلی شهید شده بود. علیاصغر تکهای از لباسش را برای تبرک آورد و در آلبوم عکسش گذاشت و گفت: اگه خدا خواست و من شهید شدم، دوست دارم با خودم ببرمش.»
کد خبر: ۵۸۲۵۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
خاطرات ناهیده علیپور بمناسبت روز تکریم همسران شهدا
همسر شهید اصغر علیپور در گفتو گویی با نوید شاهد میگوید: «... در خواب جلوی من را گرفتند و پرسیدند: «به کجا می روید؟» گفتم: «به خانه میروم.» گفتند: «خیر نمی توانید بروید اول باید نامتان را در اینجا ثبت کنید بعد بروید» پرسیدم: «برای چه نام نویسی کنم؟» گفتند: «نام خانواده شهدا را در اینجا مینویسیم و شما همسر شهید هستید باید نامتان را در اینجا ثبت کنیم.» گفتم: «من همسر شهید نیستم و همسرم بعد از جنگ برمی گردد.» گفتند: «اشکالی ندارد نامتان را بنویسید و بروید.» نامم را نوشتم.
کد خبر: ۵۸۲۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۸
«در را که باز کردم عصای زیر بغلش را پنهان کرد که من نبینم. پای گچ گرفتهاش را که دیدم نگران و مضطرب گفتم چی شده؟ گفت هیچی پایم به جایی خورده و در بیمارستان صحرایی تحت مراقبت بودم حالا که بهتر شدم آمدم خانه ...» ادامه این خاطره از شهید «علی سیمبر» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۰۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
«عملیات لو رفته بود. کمبود امکانات و غذا بچهها را خیلی خسته کرده بود به طوری که بیشتر اوقات به هر نفر یک لیوان پلاستیکی سرخالی برنج میرسید ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱